بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

 

چگونگی آغاز بت پرستی توسط شیطان :


اینکه بت پرستی چگونه آغاز شده روایتهای متفاوتی وجود دارد اما سرمنشا همگی آنها برمیگردد به شیطان

1- تاریخ بت پرستى بر مى گردد به زمان حضرت نوح علیه السلام . بت پرستى به این خاطر شایع شد که آدم پنج فرزند صالح داشت به نام هاى ود، سواع ، یعوق ، یغوث ونسر.که اول ازهمه ود از دنیا رفت . مردم به خاطر مرگ او بسیار غمگین شدند، و در سرزمین بابل اطراف قبر او اجتماع کردند و از آن دور نمى شدند.


نگامى که ابلیس این صحنه را دید، در سیماى انسانى ، نزد آنها آمد و گفت : مى خواهید براى شما صورتى بسازم که وقتى به آن نگاه کنید به یاد فرزند آدم بیفتید؟
گفتند: آرى .
آن ملعون مجسمه اى براى آنها ساخت . بعد از آن هر یک از فرزندان آدم که از دنیا مى رفتند، مجسمه اى ساخته و نام او را بر آن مى گذاردند. سپس با گذشت زمان ، شیطان این مطلب را به نسل هاى بعد هم القا کرد که نیاکان شما این مجسمه ها را مى پرستیدند، شما هم پرستش کنید: در این جا خداوند نوح را فرستاد تا آنها را از بت پرستى باز دارد.
اولین کسى که بت را در میان عرب برپا داشت ، عمرو بن لحى از قبیله خزاعه بود. او براى انجام کارى به شام رفته بود. در آن جا گروهى را دید که بت مى پرستیدند. وقتى از آنها توضیح خواست ، گفتند: ما این بت ها را پرستش مى کنیم . از آنها باران مى خواهیم ، به ما باران مى دهند. یارى مى طلبیم ما را یارى مى کنند. گفت : ممکن است یکى از این بت ها را به من دهید تا به سرزمین عرب ببرم ؟! آنها بتى به نام هبل که از عقیق و به صورت انسانى ساخته شده بود به او دادند. آن را به مکه آورد و داخل کعبه نصب کرد. مردم را به عبادت آن فرا خواند. از آن پس ، افرادى که از سفر مى آمدند، پیش از آن که به خانه خود بروند بعد از طواف خانه خدا به سراغ بت مى رفتند.

2- روایتی دیگر میگوید بت پرستی از آنجاآغاز شد که در فاصله زمان آدم و نوح مردانی صالح زندگی می‏کردند؛ شیطان از علاقه مردم سوء استفاده کرد و آن ها را به ساختن مجسمه بزرگان و گرامیداشت آن‏ها فراخواند . چیزی نگذشت که نسل‏های بعد رابطه تاریخی این موضوع را از یاد بردند و تصور کردند این مجسمه‏ها موجوداتی محترمند و باید پرستش شوند . به این ترتیب، به پرستش بت‏ها سرگرم شدند . نوح (ع) در مقابل این انحراف و بت‏پرستی ایستاد . رهبران گمراه، مکری عظیم به کار بردند و گفتند دست از خدایان و بت‏های خود برندارید؛ مخصوصا بت‏های «ود» «سواع‏» و «یغوث‏» و «یعوق‏» و «نسر» را رها نکنید

3- در عصر نوح بت به تحریک شیطان ساخته شد و این به خاطر آن بود که نوح از طواف کردن قبر آدم توسط مردم جلوگیری می‏کرد . گروهی به تحریک ابلیس به جای آن، مجسمه‏هایی ساختند و به پرستش آن‏ها مشغول شدند .
به نقلی، این بت‏ها به عرب جاهلی منتقل شد و هر قبیله‏ای یکی از آن‏ها را برای خود برگزید . بت «ود» ، متعلق به طایفه «بنی کلب‏» ، در دومة الجندل قرار داشت . بت «سواع‏» ، متعلق به قبیله هذیل، در سرزمین رهاط بود . بت «یغوث‏» به طایفه بنی قطیف تعلق داشت . بت «یعوق‏» برای طایفه همدان بود؛ و «نسر» به طایفه ذی الکلاع از قبایل حمیر تعلق داشت

4- روایتی دیگر میگوید حضرت ادریس در زمین، انیسی به نام اسقلینوس داشت که به زهد و تقوا معروف و به استجابت دعا موصوف بود و از ادریس کسب حکمت نموده بود، پس از رفتن ادریس به آسمان او دلگیر شده و تمثال ادریس را ساخته و با آن مانوس گردید و پس از چندی ناگهانی درگذشت مردم چون به مسکن او رفتند آن تمثال را یافته و از ساخت آن حیران شدند، ابلیس دسیسه کرد و تخیلات باطل در ذهن آنان آورد. گفتند: ادریس این تمثال را به صمدیت ستوده استجابت دعای او به عبادت آن صنم بوده و از ادریس به این شخص رسیده و او نیز به همین تمثال مستجاب الدعوه شده آنگاه به فریب شیطان آنان بت پرستی را بر خدا پرستی برگزیدند و این وقت ششصد و نود و پنج سال از هبوط آدم گذشته بود که آغاز بت پرستی شد.(1)
اما به نظر میرسد آغاز بت پرستی همان روایت اول باشد وموردهای دیگر دنباله ترویج بت پرستی توسط شیطان باشد

ستایش شیطان از زن ها:
در ملاقاتى که شیطان با حضرت یحیى علیه السلام داشت در ضمن گفت و گوهاى زیادى که با هم داشتند. عرض کرد: یا نبى الله ! امیدوار کننده ترین چیزها پیش من و آن چیزى که پشت من را محکم مى کند و باعث روشنى چشم من مى شود زن ها هستند؛ چون آنها وسیله گمراهى مردم و دام ها و تیرى هستند که به خطا نمى روند. پدرم به فداى آنان باد. اگر آنان نبودند، قدرت نداشتم یک نفر را گمراه نمایم . به وسیله آنها به مقصد مى رسم ، مردم را به مهلکه مى اندازم ، چقدر آنان خوب هستند.
وقتى نیکان بر من غالب شدند و لشکریانم را تار و مار کردند، پیش زنها مى روم ، قلبم روشن و غضبم تمام مى شود. اگر زن ها از ذریه آدم نبودند، من آنها را سجده مى کردم آنان سرور من هستند، جایگاه آنان گردن من است ، آنان را بر گردن خود مى نشانم .
اگر خواسته اى داشته باشند، نه با پا، بلکه با سرانجام مى دهم ؛ چون ایشان مایه امید، قوت کمر، نگه دار، تکیه گاه ، مورد وثوق ، و فریاد رس من هستند.(2)

ترس شیطان :
شیطان همان طور که از عده اى در امان است و به آنها امید دارد، از عده اى هم مى ترسد به طورى که هر وقت آنان را مى بیند فرار مى کند. از جمله : عالمانى هستند که به علم خود عمل مى کنند و مردم را هدایت و دین و عقاید آنان را محکم مى نمایند. مردم را بیدار کرده و به سوى رستگارى مى کشانند.
آورده اند که : روزى یکى از علماى اهل ریاضت به سوى مسجد رفت . دید شیطان ملعون در مسجد ایستاده است گاهى پاى خود را داخل مسجد مى گذارد و چند قدمى با ترس پیش مى رود، و گاهى با شتاب بیرون مى آید.
گفت : اى ملعون ! چه مى کنى ؟ در این جا چه مى خواهى ؟ چرا رنگت پریده و لرزانى ؟ براى چه گاهى چند قدم پیش مى روى و خود را داخل مسجد مى کنى باز با عجله بیرون مى آیى و ترس تو از چیست ؟ شیطان گفت : جاهلى در این مسجد مشغول نماز است ، یک نفر عالم هم در گوشه مسجد خوابیده . مى خواهم این جاهل را وسوسه کنم و نمازش را باطل نمایم ، ولى مى ترسم آن عالم بیدار شود، هیبت آن عالم مانع است که من داخل مسجد شوم .
البته شیطان حق دارد که از عالم در حال خواب بترسد؛ زیرا خواب عالم از عبادت و نماز خواندن جاهل بهتر و ارزش آن بیشتر است .
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله وسلم در این باره مى فرماید:
یا على نوم العالم افضل من عبادة العابد الجاهل
یا على خواب عالم از عبادت عابد جاهل بهتر و فضیلت آن بیشتر است(3)


گروه شیطان ستیزی شیطان ,آنان ,مردم ,پرستی ,مسجد ,ادریس ,داخل مسجد ,خواب عالم ,جاهل بهتر ,دیگر میگوید ,روایتی دیگر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دکوراسیون داخلی گامان تزیین جاوید گروه دکوراسیون داخلی آترینا چوب yekdarya آقا مهندس | مرکز مشاوره تخصصی صیفی جات دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه,رمان بیست سایت تفریحی فان بکس